به دنبال تو می گردم
تو ای تنها ترین سردار فتح قلب ویرانم تو ای شهزاده ی خوشبخت کاخ حسرت جانم تو ای زیباترین پروانه ی بی تاب شمع قلب سوزانم به دنبال تو می گردم که شاید چشمهایم را به چشمانت بدوزم
تا نگاه خواهش دل را عیان سازم که شاید دستهایم را به دامانت بیاویزم و عشق خویش را با یک صدای لرزش ماتم بیان سازم
به دنبال تو می گردم
که قدری از حصار این جهان بیرون رویم و ساغری از باذه ی آتش به کام یکدگر ریزیم
که قدری از فراز عشق بالاتر رویم و درد را غم زار دل سازیم که قدری محو در چشمان هم باشیم...
به دنبال تو می گردم
تو ای تنها ترین سردار فتح قلب ویرانم تو ای شهزاده ی خوشبخت کاخ حسرت جانم
تو ای زیباترین پروانه ی بی تاب شمع قلب سوزانم
به دنبال تو می گردم که شاید چشمهایم را به چشمانت بدوزم
تا نگاه خواهش دل را عیان سازم که شاید دستهایم را به دامانت بیاویزم
و عشق خویش را با یک صدای لرزش ماتم بیان سازم
به دنبال تو می گردم
که قدری از حصار این جهان بیرون رویم و ساغری از باذه ی آتش به کام یکدگر ریزیم
که قدری از فراز عشق بالاتر رویم و درد را غم زار دل سازیم
که قدری محو در چشمان هم باشیم...
آخرین اخبار ایران و جهان در بزرگترین آرشیو خبری در ایران. خبر+عکس. :: اخبار را در www.moroorgar.com حرفه ای بخوانید ::
تنهائیهایم پایانی ندارد و جائی برای تنهائیهایم پیدا نمیشود
ترانههای عاشقانه را برای که سر میدهم؟
شبهای من پر است از ترانههای عاشقانه که هر کدام شکوفهایست
برای رسیدن به بهار...بهاری که آواز عشق را در ذهن خود دارد.
بهاری که با بهار بودن خود حتی خزان را هم بهار کرد.
آری اینجا آغاز دوست داشتن است گرچه پایان راه ناپیداست.
وبلاگ زیبایی داری عزیزم... موفق باشی...