-
انتظار
دوشنبه 21 شهریورماه سال 1384 20:11
انتظار من صدای نفسهای تو را که مرا می خواند در آن سوی این دیار می شنوم احساس میکنم گرمی دستانت را و شوق نگاهت را به تماشا می نشینم تا تو بیایی عبور باید کرد عبور از ورای این فواصل بسیار و من عبور می کنم با تو آن هنگام که من تو را احساس می کنم درون سینه ام و تو مرا ای همنفس آری عبور می کنم با تو از ورای این فواصل بسیار
-
دوستت دارم
دوشنبه 21 شهریورماه سال 1384 20:11
دوستت دارم همیشه دلتنگ تو ام وامروزاز همیشه دلتنگ تر در این چهار دیواری سکوت وسکون حکم فرماست. سراسر خانه بوی غربت میدهد. بوی جدایی.ومن هر لحظه در این ماتم سرا.فریاد را آواز میکنم و تو را می خوانم.به سویم باز آی
-
عشق
دوشنبه 21 شهریورماه سال 1384 20:10
عشق اگر واقعیتی به نام دوست داشتن وجود داشته باشد بدان که جزیی از من شدی و برای همیشه در قلب شکسته من جایی پیدا کردی به خاطراتت نگران هستم چون برایم پیش از هر چیز مهم هستی اگر خورشید تابیدن را .ماه درخشیدن را .ستاره چشمک زن را.ابر باریدن را از یاد برم ::. هرگز تو را از یاد نمی برم
-
زیبایی
دوشنبه 21 شهریورماه سال 1384 20:09
زیبایی گل را با بویش پروانه را با آزادیش آینه را با صافیش دریا را با امواجش وطن را با خاکش بهار را با هوای لطیفش خورشید را با حرارتش پدر را با نصیحتش مادر را با محبتش و تو را نمی دانم
-
دوست داشتن
دوشنبه 21 شهریورماه سال 1384 20:00
دوست داشتن آری دوست داشتن آغاز زندگیست گر چه پایان راه ناپیداست من به پایان دیگر نیندیشم که همین دوست داشتن زیباست
-
لحظه های انتظار
دوشنبه 21 شهریورماه سال 1384 19:58
چشمهای منتظر به پیچ جاده دلهره های دل پاک و ساده پنجره باز و غروب پاییز نم نم بارون تو خیابون خیس یاد تو از تنگ غروب تو قلب من میکوبه سهم من از با تو بودن غم تلخ غروبه غروب همیشه باسه من نشونی از تو بوده برام یه یادگاری ه جز اون چیزی نمونده چشمهای منتظر به پیچ جاده دلهره های دل پاک و ساده پنجره باز و غروب پاییز نم نم...