قشنگترین لحظه

قشنگترین لحظه


در زیــر ســــــــایه روشــن مهتـــــاب نیلرنگ

در چـــــارســـوق گنبــــد دوار هفت رنــــــگ



در ســـــایه ســـار دنج درختـــــــان پرغــــرور

در زیــر روشــنایی خورشیـد و عشـــق و نور



هر جا که مـی روم همه جا گفتــگوی توست

دل سرخوش از خیال تو و عطر و بوی توست



هر لحــــظه ای به یاد تـــو و مهــــر تــو قرین

جـــان با تو آشنــــــا و دلــــت با دلــم عجـین



تــــــو ذوق کــــــودکانـه پـــــــــرواز در منــی

تـــــو شـــــــوق عاشقــــــــانه آواز در منــی



بــس روزهــــا حـــــکایت دل با تـــــو گفته ام

بسیـــــــار شب که از غــم عشقت نخفته ام



با تـــــو طراوت و غــزل و یاس و شبنم است

بــــی تــــــو هوای کوچه ما غرق ماتم است



در لحــــــــظه های بی کسی و درد، مأمنی

یـــــــادآور قشنــــــــــگترین لحظــــه منـــی !!!

آی عشق ...

اینم تقدیم به چتر های عزیز

مهم این نیست که تو ادد لیستمون چند نفر ادد شدن. مهم اینه که

تو قلبمون فقط 1 نفر ادد شده باشه که با هم ان بشیم، باهم ارشیوه

زندگیو دوره کنیم و با هم افف بشیم. امّا باید یادمون باشه پسورد

دوستیمون رو جوری بسازیم که کسی نتونه هکمون کنه

 

یه وقتایی هست که دلت میخواد تمام هست و نیستتو بدی و قد یه

لحظه از یه محبت ناب و خدایی سرشار بشی..دلت میخواد چشاتو ببندی

 و با تمام وجود احساسش کنی..صداش کنی ..باهاش حرف بزنی..دلت

 میخواد اون لحظه رو با همه تقسیم کنی..از اعماق وجود فریاد بزنی

و شکرگذارش باشی..دلت میخواد سکوت کنی و تو عمق نگاهت ببینیش..

این یه لحظه رو به دنیایی نمیدم ! لحظاتی که بوی عشق میدن و میتونن

تو دل و نگاه و وجودت موندگار بشن و مثل رود محبت و مهربونی رو تو دامنت بریزن .

خدا جون دریاب دل بی پناه ما رو...

تقدیم به عشق

می نویسم از تو!
از تو ای شادترین ای تازه ترین نغمه عشق
 تو که سر سبز ترین منظره ای تو که سر شار ترین عاطفه را نزد تو پیدا کردم
 
            و تو که سنگ صبورم بودی
در تمام لحظاتی که خدا شاهد غصه واندوهم بود
به تو می اندیشم!  به تو می بالم!  
روزها می گذرد
   عشق ما رو به خدایی شدن است
   رو به بهتر شدن از هر حسی
که در این غالم خاکی پیدا می شود

 
 
دوستت دارم از همین نقطه خاکی تا عرش
  
          دوستت دارم
   از زمین تا به خدا

آخرین تپش در قلبم تویی

آخرین تپش در قلبم تویی ای نازنینم آخرین اشک بر روی گونه های

 خیسم تو هستی. تو آخرین عشق در پیکر بی جانم هستی آخرین امید

 در میان همه ی نا امیدیم هستی. تو آخرینی و من هنوز درابتدای راه تو.

 تو آخرین موج در دریای طوفانی و من هنوز بسان قایقی سر شکسته

 از امواج در ابتدای ساحل. تو آخرین قله ای من هنوز تپه ای در میان

صحرایم آخرین دیدار تویی من هنوز در انتظار لحظه ی دیدار بی خوابم

واسه اونی که دوسش داری ...

غرورت را به خاطر دل کسی که دوستش داری بشکن ولی هیچ

وقت دل کسی را که دوستش داری به خاطر غرورت نشکن

وقتی که دیگر نبود من به بودنش نیازمند شدم وقتی که دیگر رفت، من

به انتظار آمدنش نشستم وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد ، من

او را دوست داشتم وقتی که او تمام کرد من شروع کردم وقتی

او تمام شد من آغاز شدم و چه سخت است تنها متولد شدن .

مثل تنها زندگی کردن . مثل تنها مردن

حرفهای خواندنی

ما نمی تونیم به دلمون یاد بدیم که نشکنه ولی میتونیم به دلمون یاد بدیم که اگه شکست لبه های تیزش دست اونی رو که شکستش نبره

وقتی آموزگار گفت: عشق چند بخشه؟؟ دستم را بالا بردم و با خوشحالی داد زدم: یه بخش فقط یه بخش ....... ولی وقتی تو را شناختم فهمیدم که عشق سه بخشه!! عطش دیدن تو شوق با تو بودن اندوه بی تو

 

اگه یه روز چشات پر اشک شدو دنبال شونه گشتی تا روش گریه کنی.

صدام کن..

قول نمی دم اشکاتو پاک کنم... ولی منم باهات گریه میکنم....

اگردنبال مجسمه سکوتی بودی...تا سرش داد بزنی.. صدام کن...

قول میدم ساکت بمونم ....

اگر یه روز خواستی بری حتما صدام کن...

قول نمی دم نگهت دارم..اما می توانم باهات بیام.

..هر جا که بری..

اگه یه روز سراغم و گرفتی وازم خبری نشد....

سریع به دیدنم بیا .... حتما بهت احتیاج دارم...

. و بدون که اون لحظه دلم فقط تو رو میخواد...

تنهایی

معبود من!

تنهایی را با تو دوست دارم

و با یاد تو 

معبود من!

تنهایی را با تو دوست دارم

و با یاد تو همسفر لحظه های خسته دلم می شوم.

بی تو لحظه های زندگی ام

پوچ و بی رنگ است و بودن بدون یادت سرد و خاکستری .

کاش نگاهت را از من دریغ نکنی که جز تو تکیه گاهی ندارم.

همسفر لحظه

بی تو لحظه های زندگی ام

پوچ و بی رنگ است و بودن بدون یادت سرد و خاکستری .

کاش نگاهت را از من دریغ نکنی که جز