خالکوبی
شاید فراموشت شدم 
شاید دلت تنگه برام 

شاید بیداری مثل من 
به فکر اون خاطره هام 

شاید تو که شب که میشه 
میری به سمت جاده ها 

بگو تو هم خسته شدی 
مثل من از فاصله ها 

با هر قدم برداشتنت 
فاصله بینمون نشست 

لحظه ای که بستی درو 
شنیدی قلبم شکست 

یادت بیاد که من کیم 
همون که میمیره برات 

همونی که دل نداره 
برگی بیوفته سر رات 

نمیتونم دورت کنم 
لحظه ای از تو رویاهام 

تو مثل خال کوبی شدی 
تو تک تک خاطره هام 

از کی داری تو دور میشی 
از من که میمیرم برات 

از منی که دل ندارم 
برگی بیوفته سره رات 

.... 

بگو من از کی بگیرم 
حتی یه بار سراغتو 

دارم حسودی میکنم 
به آینه ی اتاق تو 

کاش جای اون آینه بودم 
هر روز تورو میدیدمت 

کاشکی هنوز داشتمتو 
هر لحظه میبوسیدمت 

نمیتونم دورت کنم 
لحظه ای از تو رویاهام 

تو مثل خال کوبی شدی 
تو تک تک خاطره هام 

از کی داری تو دور میشی 
از من که میمیرم برات 

از منی که دل ندارم 
برگی بیوفته سره رات