دوستم داشته باش ...

نمی خواهم بگویی دوستت دارم ...

چون می گویی باران را هم دوست دارم اما وقتی زیر باران خسته می شوی از آن فرار می کنی...

می گویی آفتاب را دوست دارم اما وقتی نور شدید آن تنت را می سوزاند از آن گریزان می شوی...

می گویی نسیم را دوست دارم ...

اما وقتی نسیم تبدیل به باد می شود از آن نیز متفر می شوی...

می خواهم مرا همچون قلبی که در سینه ات می تپد دوست داشته باشی چون نمی توانی از آن گریزان باشی

 

نظرات 6 + ارسال نظر
شاهرخ پنج‌شنبه 23 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 05:54 ب.ظ http://s-shahrokh.blogsky.com

عشقهای واقعی همه در خواب وخیالند چرا که عاشقان امروز گوش به فرمان چشمانشان هستند.عاشق بمانی

پری وش پنج‌شنبه 23 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 07:47 ب.ظ http://nymphlike.blogsky.com

سلام
دیشب پدرم به خوابم آمد ، لبخند به لب چه مهربان بود

پوشیده لباس بس تمیزی ، دیدم به نظر کمی جوان بود

خوشحال شدم ز دیدن او ، گفتم پدرا بده تو پندی

خندید و بگفت این سخن را ............

بیتا پنج‌شنبه 23 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 10:04 ب.ظ http://alghudos.mihanblog.com

جالب بود...موفق باشی
آپ دیت کردم با موضوع (حدیث سلم السالکین«حدیث پیامبر.ص.»)

مهرنوش پنج‌شنبه 23 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 11:19 ب.ظ http://mehrnima.blogsky.com

سلام......... مثل دفعه ی پیش مطلب زیبای بود.......... به روز شودید خبر بدید......... ما هم به روزیم خوشحال می شم سر بزنید

s جمعه 24 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 08:27 ب.ظ http://www.7shahre-eshg.blogfa.com


تو هیچ وقت به آرزوت نمی رسی!!!

کسی که تو می خوای فقط توی خیال و توهم توئه... امیــــــدوارم هیچ وقـــت به آرزوت نرسی...

فکر نکن بعد از تو برای تسکین دردم (....) با فامیلای به قول تو درجه یکم می پرم... گور همه ی پسرا...

من دردی ندارم... خیالم هم راحته... به هیچ چیز هم احتیاج ندارم... هیچ خلا ئی تو زندگیم احساس نمی کنم...

همه چی روبه راهه ... چشم حسود کــــــــــور... همه چی دارم... عــــــــشـــــق.... آرامـــــش... خـــــــوشــــبــــختـــی... فکر نمی کنم به چیز دیگه ای احتیاج داشته باشم...( برای یه زندگی بی دغدغه و بی غل و غش مگه چیز دیگه ای هم لازمه؟؟!؟!؟!؟!؟)

این تویی که از درد و اندوهت نمی دونی به کی پناه ببری... شب و روز فقط چشات می گرده تا بلکه..........................................................................

و دنبال کسی می گردی تا کمبوداتو با اونا رفع کنی... همون کمبودایی که به قول خودت از بچگی داشتی....

همون آرزوهای بچگونه ای که با بزرگتر شدنت بچه گونه تر و غیر قابل تحمل تر هم شدن...


خوشحالم که با این کارات و با این حرفات یه جورایی اعتراف می کنی که اینجوری نمی تونی....و به یه کسی نیاز داری که.......


کار شاق پیدا کردن یکی بعد از دیگری نیست... کار شاق اینه که مــــرد باشی... استقامت داشته باشی.... ضعیف نباشی... ببین کارت به کجاها کشیده که برا پیدا کردن یه نفر دیگه (که تو خیابونا فراوونه) ................................

چقـــــــدر تو ضعیف بودی و من خــــــبــــــر نــــداشــــتـــم...

تو یه روبات می خوای که فقط بهش دستور بدی... روبات واهی خودتو پیدا کن... !!!!!!!!!!!!!! نمیدونم

آخر و عاقبت تو به کجا میرسه... ولی...


(راستی از پیدا کردن روباتت ناراحت نمی شم... اون وقت به تو ، به خاطر این کشف بزرگت میشه افتخار هم کرد!!! کمتر کسی می تونه تو جامعه از این روباتها گیر بیاره!!! )

رامین شنبه 25 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 11:57 ب.ظ http://www.bose-talaeeeee.blogsky.com/

وبلاگ زیبایی بود
خوشحال میشم از وبلاگ من دیدن کنی
فقط نظر یادت نره
موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد